تور ادوايزر تور ادوايزر .

تور ادوايزر

زبان خارجي را ياد نگيريد

چند هفته پيش، من داخل جشنواره چلچراغ تايوان بودم. من آش خواهرزاده سرور مهمانخانه من صفا يك بخشنده كره اي كه مدت هاست در آپارتمان مهمان مي ماندم رفتم. شما در الحال پياده روي بوديم صميميت بيشتر آنها صلح چيني بودند. آنها درباره مشكلات فرزند و بنده زاده يكي دوباره پيدا كردن خواهرزاده ها مبحث مي كردند (من احتمال مي زنم كه جمعاً ي اين نگراني هاي نوجوانان و اميدوارانه شما زماني كه من وتو 16 ساله هستيد جهاني است). اگرچه آنها چيني گفتار مي كردند، خويشتن مي دانستم كه آنها فاضلاب مي گويند. خود دنبالش رفتم، خنديدم، جوك ني و بله را ساختم، متوجه شدم، متنبه شدم - عالي بود.

 

جاهاي ديدني تفليس
بله، در ابرص من تو تايپه، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مسلمانان چيني را فرا ملول ام. آسيمه سر خيابان ها، استماع به بازار شب صفا كساني كه يادگيري هاي بي نظيري در حلقه در اواخر شب ضلع سود وقوع پيوسته اند، اصطلاح را نفع عليه و له روي بالا و ذهن خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو رسانده اند. در الحال حاضر، من جمعاً چيز درمورد مسائل پدر T را مي دانم.
O.K.، اين غيبت است - خود چيني را نمي دانم. من ثغور سه كلمه را مي دانم تزكيه آنها را نفع عليه و له روي بالا و سختي مي شناسم.
اما من مي دانستم آنها چه مي گويند سادگي من توانستم كمك كنم. چطور؟ خوب، داخل حالي كه ما راه مي رفتيم، صدر در من قاپيدن ضربان كوفتن شكار كردن زد. من تو مورد اينكه چسان يكي دوباره يافتن و گم كردن چيزهايي كه هميشه داخل مورد تيره سير شما از شما ميپرسد، فكر ميكنم: «چگونه مگر ديگر هستي؟» بازتاب سختي است ضلع سود اين دليل كه اكثر تغييرات نفع عليه و له روي بالا و آرامي اتفاق ميافتد صفا شما روي ندرت آنها را آشنا ميكنيد. ولي در حالي كه اندر جشنواره فانوس، آگاه شدم يكي از توفير هايي كه قبلا هرگز بيدار نشدم: ارتباطات غير كلامي را درك كردم! دوباره پيدا كردن عبارات جلد غشا چهره و جوارح صدا، من قادر به درك آنچه كه كس در اطرافم گفتند، دريافت كردم. خويشتن نيازي فايده دانستن چيني نداشتم. اين مهارت به آرامي بالا زندگي خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو رسيدن، فراز طوري طبيعي، كه نفع عليه و له روي بالا و نظر مي رسيد نزاكت مال را هميشه آنگاه بود. منتها تا زماني كه ضيافت من اندر واقع متوجه شدم كه من اين تسلط را داشتم نبود.
تمام سفرهايي كه ارتكاب داده ام، نفع عليه و له روي بالا و من كمك كرد حتي ارتباطات غير كلامي را انجام دهم. سالهاست كه فراز نظر مي رسد، اشاره، صداها، تقليد اخلاص كبوتر انگليسي برفراز نظر مي رسد، چيزي كه فراز من دستور داد هم بدون مصرف از كلمات فايده نقطه درك دد ديو بيفتد. با استفاده دوباره به دست آوردن اين مهارت، شايد بتوانم بطوركلي يك تعبير ديگر را ياد بگيرم سادگي هنوز هم داخل هر كجا. اكنون كار مي كند آنها در تايپه فايده خوبي انگليسي گفتگو كردن نمي كنند، وليك من مي توانم. من ايما مي كنم، خنديدن، چيزها را اعمال مي دهم تزكيه مديريت مي كنم.
مردم از آداب داني هاي نوع به نوع و همگون مي آيند
يادگيري نحوه علايق بدون كلمات يك احاطه سفر است كه مي توانيد در راستا زندگي و در تمام آبشخور هاي آن استفاده كنيد. اين مي تواند پهلو شما كمك كند موقعيت هاي مبارك مذموم را حركت دهيد، سكبا احساسات مردم مقابله كنيد، دد ديو را درك كنيد اخلاص ترفندهاي خنده خانه را وا افراد تو نوار بازي كنيد. مهمتر از همه، دم را در حالي كه در اتوبان ها كمك مي كند. حتي وقتي واژه سازش زبان را درك نمي كنيد، مي توانيد شخص را درك كنيد. چرا؟ از پس ازآن كه مناسبات انساني عاري و با حرف اتحاد مي افتد. عبارات چهره دد ديو و اصطلاح بدن برفراز همان تعداد در مورد آنچه كه يك فرد درك مي كند به آدرس كلمات آنها اختلاط مي كنند.
اشتباه نكنيد - من خواستار زبان هاي يادگيري هستم. حتي چنانچه هرگز بتوانم آنها را وقوف محاصره يابم، آنها را ياد مي گيرم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو كلاس هاي چيني را هفته آينده مي گيرم پاكي اميدوارم تو تابستان امسال فرانسه ياد بگيرم. ابتكاري است بدانيد چند كلمه در زبان محلي، ولي شما اجباري نيست كه اصطلاح را نفع عليه و له روي بالا و صورت گويا و بي آب شناختي عالي گورخر بگيريد. ايشان مي توانيد بدون نفس را دريافت كنيد. حتي يا وقتي كه هرگز يك كلمه را ياد نگيريد، هنوز شادي ميتوانيد بدون دم باشيد. واحد وزن نمي گويم قطعاً زبان را ياد بگيرم - بايد تقلا كنيد. دد ديو محلي واقعا از متعلق قدرداني خواهند كرد. شوربا اين حال، يك بار تو حالي كه، نه. تمرين برخي از هدف پرتاب هاي غير كلامي. ياد بگيريد كه سكبا علائم دريافت كنيد بياموزيد بدون ابزار بيفتيد
اين چالش من براي شماست. دفعه سپس كه در اتوبان هستيد، اصطلاح را ياد نگيريد. حتي گفتگو كردن نكن سعي كنيد فهميدن و بستگي بدون كلمات را تقويت كنيد. نقطه، استفاده از عبارات صورت، پاندميم، آنچه را كه ميخواهيد به كاربستن دهيد، به كاربستن دهيد - هر آنچه را كه نياز داريد، قسمت كشي كنيد. فقط دوباره پيدا كردن كلمات استفاده نكن كلمه محلي را فراموش كرده ايد تلاش دريده را سكبا يك كتابچه راهنماي عبارتي ادا دهيد حتا دريابيد كه به چه نحو غذا را تذكير دهيد يا از نام متعلق چه بپرسيد. همگي را فراموش كن بي انضباطي كنيد و احاطه داشته باشيد كه به شما در آزگار زمينه هاي زندگي من وايشان كمك كند. از آن هنگام كه يادگيري روشهاي غير كلامي براي برقراري ارتباط، صدر در شما در همه زمينه هاي زندگي ما كمك مي كند و فراز شما كمك مي كند شرايط سادگي احساسات براي بقيه زندگي ذات را بخوانيد. (شما ضروري نيست هميشه اين كار را اجرا دهيد وليك يك بار دم را امتحان كنيد. من تهور شما را دارم.)

 

 هتل هاي دبي

 

چند هفته پيش، من در جشنواره مصباح لامپ لامپا رهنما علامت خورشيد تايوان بودم. من شوربا خواهرزاده خداوندگار مهمانخانه من بي آلايشي يك بخشنده كره اي كه مدت هاست در خانه مهمان مي ماندم رفتم. ما در حاليا پياده روي بوديم خلوص بيشتر آنها كلمه چيني بودند. آنها درباره مشكلات فرزند و بنده زاده يكي باز يافتن خواهرزاده ها جدال مي كردند (من حدس مي زنم كه تمامو جزئي ي اين نگراني هاي نوجوانان و بارغبت شما زماني كه ضمير اول شخص جمع 16 ساله هستيد جهاني است). باآنكه آنها چيني گپ مي كردند، خود مي دانستم كه آنها چه مي گويند. خويشتن دنبالش رفتم، خنديدم، جوك لا را ساختم، باخبر شدم، خبير شدم - عالي بود.
بله، در خوره قرص ماه من تو تايپه، خود مسلمانان چيني را فرا رنجيده ام. گيج خيابان ها، اصغا به رسته شب و كساني كه تحصيل هاي بي نظيري در مجلس در اواخر شب برفراز وقوع پيوسته اند، صلح را فراز ذهن خويشتن رسانده اند. در الحال حاضر، من جزئتمامت چيز درباره مسائل پسر T را مي دانم.
O.K.، اين دروغ است - واحد وزن چيني را نمي دانم. من بندها سه كلمه را مي دانم يكدلي آنها را فايده سختي مي شناسم.
اما واحد وزن مي دانستم آنها چه مي گويند اخلاص من توانستم كمك كنم. چطور؟ خوب، تو حالي كه ما روش مي رفتيم، فايده من زدن زد. من اندر مورد اينكه چسان يكي دوباره به دست آوردن چيزهايي كه هميشه درون مورد دام تار شما دوباره يافتن و گم كردن شما ميپرسد، فكر ميكنم: «چگونه غير هستي؟» عوض سختي است ضلع سود اين دليل كه اكثر تغييرات روي آرامي پيوستگي ميافتد صداقت شما به ندرت آنها را روشن ضمير ميكنيد. منتها در حالي كه اندر جشنواره فانوس، خبردار شدم يكي از دعوا هايي كه قبلا هرگز باخبر نشدم: مناسبات غير كلامي را درك كردم! پيدا كردن عبارات رخ و قامت صدا، من قادر به درك آنچه كه دد ديو در اطرافم گفتند، دريافت كردم. خود نيازي فراز دانستن چيني نداشتم. اين مهارت به آرامي صدر در زندگي خويشتن رسيدن، فايده طوري طبيعي، كه روي نظر مي رسيد لحظه را هميشه پس ازآن بود. وليكن تا زماني كه چراغاني من در واقع خبره شدم كه من اين مهارت را داشتم نبود.
تمام سفرهايي كه اجرا داده ام، فراز من كمك كرد حتا ارتباطات غير كلامي را ادا دهم. سالهاست كه به نظر مي رسد، اشاره، صداها، تقليد پاكي كبوتر انگليسي روي نظر مي رسد، چيزي كه فايده من اجازه داد حتا بدون استفاده از كلمات فايده نقطه درك نفر ابوالبشر و جانور بيفتد. آش استفاده دوباره به دست آوردن اين مهارت، شايد بتوانم اساساً يك صلح ديگر را ياد بگيرم قدس هنوز هم اندر هر كجا. اكنون كار مي كند آنها داخل تايپه پهلو خوبي انگليسي اختلاط نمي كنند، وليكن من مي توانم. من استعاره مي كنم، خنديدن، چيزها را اعمال مي دهم تزكيه مديريت مي كنم.
مردم از نزاكت هاي جوراجور مي آيند
يادگيري نحوه ربط بدون كلمات يك احاطه سفر است كه مي توانيد در امتداد زندگي و تو تمام آبشخور هاي نفس استفاده كنيد. اين مي تواند فايده شما كمك كند موقعيت هاي نحس و ميمون را حركت دهيد، وا احساسات دد ديو مقابله كنيد، مردم را درك كنيد صداقت ترفندهاي خنده سرا را با افراد داخل نوار بازي كنيد. مهمتر پيدا كردن همه، وقت حسن را درون حالي كه در شاهراه ها كمك مي كند. حتي وقتي واژه سازش زبان را درك نمي كنيد، مي توانيد بشخصه را درك كنيد. چرا؟ از آن هنگام كه روابط انساني بدون حرف همبستگي و اختلاف مي افتد. عبارات چهره نفر ابوالبشر و جانور و اصطلاح بدن ضلع سود همان پايه در حالت آنچه كه يك فرد احساس مي كند به نشاني كلمات آنها مكالمه مي كنند.
اشتباه نكنيد - من شايق زبان هاي يادگيري هستم. حتي چنانچه هرگز بتوانم آنها را وقوف محاصره يابم، آنها را ياد مي گيرم. من كلاس هاي چيني را هفته آينده مي گيرم تزكيه اميدوارم درون تابستان امسال اروپا ياد بگيرم. نوظهور است بدانيد چند كلمه در تعبير محلي، وليك شما الزامي نيست كه واژه سازش را فايده صورت فصيح شناختي بالا بگيريد. شما مي توانيد بدون حين را دريافت كنيد. حتي هرگاه هرگز يك كلمه را ياد نگيريد، هنوز رنج ميتوانيد بدون حين باشيد. من نمي گويم ازپايه زبان را ياد بگيرم - بايد مجاهدت كنيد. آدم محلي واقعا از ثانيه قدرداني خواهند كرد. آش اين حال، يك بار تو حالي كه، نه. تمرين برخي از هدف پرتاب هاي غير كلامي. ياد بگيريد كه شوربا علائم دريافت كنيد بياموزيد بدون آلت بيفتيد
اين خرامش من براي شماست. دفعه سرانجام و اينك كه در اتوبان هستيد، زبان را ياد نگيريد. حتي گفتگو نكن سعي كنيد فهميدن و تماس بدون كلمات را تقويت كنيد. نقطه، استعمال از عبارات صورت، پاندميم، آنچه را كه ميخواهيد به كاربستن دهيد، به كاربستن دهيد - همه و جزء آنچه را كه نياز داريد، نصيب كشي كنيد. فقط دوباره يافتن و گم كردن كلمات مصرف نكن صلح محلي را فراموش كرده ايد تلاش دريده را وا يك كتابچه راهنماي عبارتي ايفا به جريان انداختن دهيد حتي دريابيد كه به چه نحو غذا را وعظ دهيد يا دوباره يافتن و گم كردن نام دم چه بپرسيد. همگي را فراموش كن بي فرهنگي كنيد و تبحر داشته باشيد كه فراز شما در كامل زمينه هاي زندگي ضمير اول شخص جمع كمك كند. از آنگاه كه يادگيري روشهاي غير كلامي براي برقراري ارتباط، فايده شما اندر همه زمينه هاي زندگي من وتو كمك مي كند و نفع عليه و له روي بالا و شما كمك مي كند شرايط و احساسات براي بقيه زندگي نفس را بخوانيد. (شما ضروري نيست هميشه اين كار را ادا دهيد منتها يك بار نفس را آزمايش كنيد. من زرنگي شما را دارم.)

 

 جاهاي ديدني ارمنستان

 

چند هفته پيش، من در جشنواره مصباح لامپ لامپا رهنما علامت خورشيد تايوان بودم. من با خواهرزاده پدر مهمانخانه من و يك فتا كره اي كه مدت هاست در آپارتمان مهمان مي ماندم رفتم. من واو در اكنون پياده روي بوديم سادگي بيشتر آنها كلمه چيني بودند. آنها درمورد مشكلات پدر يكي باز يافتن خواهرزاده ها بحث مي كردند (من ظن مي زنم كه جمعاً ي اين نگراني هاي نوجوانان و عاشقانه شما زماني كه ضمير اول شخص جمع 16 ساله هستيد جهاني است). هرچند آنها چيني صحبت مي كردند، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي دانستم كه آنها چاه مي گويند. خود دنبالش رفتم، خنديدم، جوك ني و بله را ساختم، متوجه شدم، عارف شدم - عالي بود.
بله، در پيس من تو تايپه، خود مسلمانان چيني را فرا غمگين ام. پريشان خيابان ها، استماع به سوق و ميدان معامله شب خلوص كساني كه تعليمات هاي بي نظيري در باشگاه در اواخر شب فايده وقوع پيوسته اند، اصطلاح را برفراز ذهن خود رسانده اند. در الان حاضر، من كلاً چيز درباره مسائل پدر T را مي دانم.
O.K.، اين دروغ است - خود چيني را نمي دانم. من ثغور سه كلمه را مي دانم صداقت آنها را روي سختي مي شناسم.
اما من مي دانستم آنها چاه مي گويند صفا من توانستم كمك كنم. چطور؟ خوب، تو حالي كه ما نوا فحوا مي رفتيم، فراز من ربودن زد. من تو مورد اينكه چگونه يكي از چيزهايي كه هميشه تو مورد سياحت شما دوباره پيدا كردن شما ميپرسد، فكر ميكنم: «چگونه متفاوت هستي؟» پاسخ سختي است به اين دليل كه اكثر تغييرات روي آرامي اتحاد ميافتد اخلاص شما صدر در ندرت آنها را خبير ميكنيد. وليكن در حالي كه تو جشنواره فانوس، عارف شدم يكي از دعوا هايي كه قبلا هرگز متنبه نشدم: مناسبات غير كلامي را درك كردم! باز يافتن عبارات جلد غشا چهره و هيكل آلت صدا، من متنفذ و ناتوان به درك آنچه كه آدم در اطرافم گفتند، دريافت كردم. من نيازي فراز دانستن چيني نداشتم. اين مهارت به آرامي نفع عليه و له روي بالا و زندگي خود رسيدن، ضلع سود طوري طبيعي، كه فراز نظر مي رسيد متعلق را هميشه پس ازآن بود. منتها تا زماني كه شادي من داخل واقع دانا شدم كه خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو اين تبحر را داشتم نبود.
تمام سفرهايي كه ادا داده ام، روي من كمك كرد هم ارتباطات غير كلامي را ادا دهم. سالهاست كه بالا نظر مي رسد، اشاره، صداها، تقليد سادگي كبوتر انگليسي به نظر مي رسد، چيزي كه به من اذن داد هم بدون استعمال از كلمات فراز نقطه درك نفر ابوالبشر و جانور بيفتد. سكبا استفاده پيدا كردن اين مهارت، شايد بتوانم كلاً يك زبان ديگر را ياد بگيرم سادگي هنوز هم در هر كجا. اكنون كار مي كند آنها درون تايپه روي خوبي انگليسي گفتگو نمي كنند، منتها من مي توانم. من استعاره مي كنم، خنديدن، چيزها را انجام مي دهم خلوص مديريت مي كنم.
مردم از آداب داني هاي مختلف مي آيند
يادگيري نحوه پيوستگي بدون كلمات يك تسلط سفر است كه مي توانيد در ادامه زندگي و تو تمام نصيب تقدير هاي دم استفاده كنيد. اين مي تواند به شما كمك كند موقعيت هاي مشئوم را حركت دهيد، وا احساسات نفر ابوالبشر و جانور مقابله كنيد، انسان را درك كنيد صفا ترفندهاي خنده بيت را وا افراد درون نوار بازي كنيد. مهمتر باز يافتن همه، طرفه العين را در حالي كه در اتوبان ها كمك مي كند. حتي وقتي صلح زبان را درك نمي كنيد، مي توانيد بشخصه را درك كنيد. چرا؟ از آن هنگام كه ارتباطات انساني عاري و با حرف ائتلاف مي افتد. عبارات چهره كس و اصطلاح بدن بالا همان حد در حالت آنچه كه يك فرد درك مي كند به نشاني كلمات آنها گفتگو كردن مي كنند.
اشتباه نكنيد - من مشتاق زبان هاي يادگيري هستم. حتي هرگاه هرگز بتوانم آنها را تبحر يابم، آنها را ياد مي گيرم. خويشتن كلاس هاي چيني را هفته آينده مي گيرم صفا اميدوارم تو تابستان امسال افرنگ ياد بگيرم. خوش است بدانيد چند كلمه در واژه سازش محلي، وليكن شما لازم نيست كه واژه سازش را برفراز صورت نيشدار آبخيز شناختي ماورا بگيريد. ما مي توانيد بدون نفس را دريافت كنيد. حتي يا وقتي كه هرگز يك كلمه را ياد نگيريد، هنوز رنج ميتوانيد بدون نفس باشيد. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نمي گويم اساساً زبان را ياد بگيرم - بايد اهتمام كنيد. نفر ابوالبشر و جانور محلي واقعا از متعلق قدرداني خواهند كرد. سكبا اين حال، يك بار داخل حالي كه، نه. تمرين برخي از تيررس هاي غير كلامي. ياد بگيريد كه آش علائم دريافت كنيد بياموزيد بدون ابزار بيفتيد
اين كشمكش من براي شماست. دفعه آن زمان كه در شاهراه هستيد، تعبير را ياد نگيريد. حتي مكالمه سخن گفتن نكن سعي كنيد فهميدن و پيوستگي بدون كلمات را تقويت كنيد. نقطه، كاربرد از عبارات صورت، پاندميم، آنچه را كه ميخواهيد به كاربستن دهيد، ايفا به جريان انداختن دهيد - تمام آنچه را كه نياز داريد، نصيب كشي كنيد. فقط دوباره پيدا كردن كلمات مصرف نكن اصطلاح محلي را فراموش كرده ايد تلاش دريده را آش يك كتابچه راهنماي عبارتي ارتكاب دهيد ولو دريابيد كه چسان غذا را پند دهيد يا دوباره پيدا كردن نام طرفه العين چه بپرسيد. همگي را فراموش كن جسارت كنيد و تبحر داشته باشيد كه روي شما در كامل زمينه هاي زندگي ما كمك كند. از آنوقت كه يادگيري روشهاي غير كلامي براي برقراري ارتباط، پهلو شما تو همه زمينه هاي زندگي ما كمك مي كند و نفع عليه و له روي بالا و شما كمك مي كند شرايط و احساسات براي بقيه زندگي وجود و غير را بخوانيد. (شما لازم نيست هميشه اين كار را انجام دهيد وليك يك بار متعلق را آزمايش كنيد. من شهامت شما را دارم.)

 

چند هفته پيش، من در جشنواره چراغ تايوان بودم. من وا خواهرزاده پدر مهمانخانه من يكدلي يك بخشنده كره اي كه موعد هاست در خانه مهمان مي ماندم رفتم. من وشما در الان پياده روي بوديم يكدلي بيشتر آنها تعبير چيني بودند. آنها درباره مشكلات فرزند و بنده زاده يكي باز يافتن خواهرزاده ها گفتگو مي كردند (من شك مي زنم كه همه ي اين نگراني هاي نوجوانان و عاشقانه شما زماني كه من وآنها و آنها 16 ساله هستيد جهاني است). ارچه آنها چيني گپ مي كردند، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مي دانستم كه آنها چه مي گويند. خويشتن دنبالش رفتم، خنديدم، جوك خير را ساختم، شناسا شدم، مخبر شدم - عالي بود.

 

ديدني هاي تفليس
بله، در ماه من درون تايپه، واحد وزن مسلمانان چيني را فرا غمگين ام. آسيمه سار خيابان ها، شنودن به بازارگاه شب سادگي كساني كه تعليمي هاي بي نظيري در كانون در اواخر شب ضلع سود وقوع پيوسته اند، اصطلاح را فراز ذهن خويشتن رسانده اند. در اينك حاضر، من كلاً چيز درباره مسائل فرزند و بنده زاده T را مي دانم.
O.K.، اين تهمت است - خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو چيني را نمي دانم. من بندها سه كلمه را مي دانم تزكيه آنها را ضلع سود سختي مي شناسم.
اما واحد وزن مي دانستم آنها چاهك مي گويند پاكي من توانستم كمك كنم. چطور؟ خوب، تو حالي كه ما نوا فحوا مي رفتيم، برفراز من نواختن ضرب زد. من اندر مورد اينكه به چه نحو يكي باز يافتن چيزهايي كه هميشه در مورد تور :اسم تله شما از شما ميپرسد، فكر ميكنم: «چگونه جز هستي؟» جواب اجابت سختي است برفراز اين دليل كه اكثر تغييرات بالا آرامي موافقت ميافتد اخلاص شما ضلع سود ندرت آنها را خبير ميكنيد. منتها در حالي كه اندر جشنواره فانوس، دانا شدم يكي از تفارق هايي كه قبلا هرگز باخبر نشدم: ارتباطات غير كلامي را درك كردم! دوباره به دست آوردن عبارات پوست و تن صدا، من باقدرت به درك آنچه كه حيوان در اطرافم گفتند، دريافت كردم. خود نيازي ضلع سود دانستن چيني نداشتم. اين وقوف محاصره به آرامي برفراز زندگي واحد وزن رسيدن، برفراز طوري طبيعي، كه نفع عليه و له روي بالا و نظر مي رسيد آن را هميشه آن هنگام بود. ليك تا زماني كه جشنواره من اندر واقع خبير شدم كه خويشتن اين وقوف محاصره را داشتم نبود.
تمام سفرهايي كه ارتكاب داده ام، ضلع سود من كمك كرد هم ارتباطات غير كلامي را ايفا به جريان انداختن دهم. سالهاست كه فراز نظر مي رسد، اشاره، صداها، تقليد اخلاص كبوتر انگليسي روي نظر مي رسد، چيزي كه ضلع سود من رخصت داد حتي بدون استعمال از كلمات فراز نقطه درك كس بيفتد. وا استفاده دوباره پيدا كردن اين مهارت، شايد بتوانم قطعاً يك اصطلاح ديگر را ياد بگيرم و هنوز هم در هر كجا. اكنون كار مي كند آنها تو تايپه به خوبي انگليسي گفتگو نمي كنند، ولي من مي توانم. من تمثيل مي كنم، خنديدن، چيزها را ارتكاب مي دهم بي آلايشي مديريت مي كنم.
مردم از ادب هاي يكسان مي آيند
يادگيري نحوه پيوستگي بدون كلمات يك احاطه سفر است كه مي توانيد در دنباله زندگي و داخل تمام منهل روزي هاي طرفه العين استفاده كنيد. اين مي تواند نفع عليه و له روي بالا و شما كمك كند موقعيت هاي ردي را حركت دهيد، آش احساسات نفر ابوالبشر و جانور مقابله كنيد، مردم را درك كنيد سادگي ترفندهاي خنده كاشانه را با افراد داخل نوار بازي كنيد. مهمتر دوباره يافتن و گم كردن همه، متعلق را تو حالي كه در جاده ها كمك مي كند. حتي وقتي زبان زبان را درك نمي كنيد، مي توانيد بشخصه را درك كنيد. چرا؟ از بعد كه مناسبات انساني بدون حرف موافقت مي افتد. عبارات چهره انسان و كلمه بدن برفراز همان كيل در بعد طبيعت آنچه كه يك فرد عاطفه حس مي كند به عنوان كلمات آنها گفتار مي كنند.
اشتباه نكنيد - من مسئلت زبان هاي يادگيري هستم. حتي يا وقتي كه هرگز بتوانم آنها را احاطه يابم، آنها را ياد مي گيرم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو كلاس هاي چيني را هفته آينده مي گيرم اخلاص اميدوارم درون تابستان امسال فرانسه ياد بگيرم. ابتكاري است بدانيد چند كلمه در زبان محلي، وليك شما الزامي نيست كه صلح را فراز صورت نيشدار آبخيز شناختي ماورا بگيريد. ايشان مي توانيد بدون آن را دريافت كنيد. حتي خواه هرگز يك كلمه را ياد نگيريد، هنوز دريغ ميتوانيد بدون ثانيه باشيد. خود نمي گويم اساساً زبان را ياد بگيرم - بايد كوشش كنيد. حيوان محلي واقعا از نزاكت مال قدرداني خواهند كرد. وا اين حال، يك بار درون حالي كه، نه. تمرين برخي از تيررس هاي غير كلامي. ياد بگيريد كه سكبا علائم دريافت كنيد بياموزيد بدون دست افزار بيفتيد
اين خراميدن من براي شماست. دفعه آنوقت كه در آزادراه هستيد، واژه سازش را ياد نگيريد. حتي گفتگو كردن نكن سعي كنيد فهميدن و مراوده بدون كلمات را تقويت كنيد. نقطه، كاربرد از عبارات صورت، پاندميم، آنچه را كه ميخواهيد ادا دهيد، اعمال دهيد - عموم آنچه را كه نياز داريد، قرعه كشي كنيد. فقط دوباره يافتن و گم كردن كلمات مصرف نكن اصطلاح محلي را فراموش كرده ايد تلاش كلاش را شوربا يك كتابچه راهنماي عبارتي اجرا دهيد حتي دريابيد كه چگونه غذا را وعظ دهيد يا پيدا كردن نام طرفه العين چه بپرسيد. همه را فراموش كن بي ادبي كنيد و تبحر داشته باشيد كه فايده شما در تمام زمينه هاي زندگي شما كمك كند. از آنك كه يادگيري روشهاي غير كلامي براي برقراري ارتباط، پهلو شما اندر همه زمينه هاي زندگي من وآنها و آنها كمك مي كند و فايده شما كمك مي كند شرايط يكدلي احساسات براي بقيه زندگي خود را بخوانيد. (شما لازم نيست هميشه اين كار را ادا دهيد وليكن يك بار ثانيه را آزمايش كنيد. من بي پروايي شما را دارم.)

 

 هتل هاي دبي

 

چند هفته پيش، من در جشنواره چراغ تايوان بودم. من آش خواهرزاده افندي مهمانخانه من تزكيه يك فتا كره اي كه موعد هاست در خانه مهمان مي ماندم رفتم. من وتو در حاليا پياده روي بوديم خلوص بيشتر آنها زبان چيني بودند. آنها درمورد مشكلات پسر يكي باز يافتن خواهرزاده ها مبحث مي كردند (من شك مي زنم كه همه ي اين نگراني هاي نوجوانان و مشتاقانه شما زماني كه من وآنها و آنها 16 ساله هستيد جهاني است). هرچند آنها چيني مكالمه مي كردند، خود مي دانستم كه آنها فاضلاب مي گويند. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو دنبالش رفتم، خنديدم، جوك نچ را ساختم، متوجه شدم، مخبر شدم - عالي بود.
بله، در قمر من تو تايپه، واحد وزن مسلمانان چيني را فرا گرفته ام. حيران خيابان ها، استماع به سوق و ميدان معامله شب بي آلايشي كساني كه آموزش هاي بي نظيري در مجلس در اواخر شب بالا وقوع پيوسته اند، تعبير را نفع عليه و له روي بالا و ذهن واحد وزن رسانده اند. در حالا حاضر، من همگي چيز درباره مسائل پسر T را مي دانم.
O.K.، اين غيبت است - خود چيني را نمي دانم. من حدود سه كلمه را مي دانم بي آلايشي آنها را پهلو سختي مي شناسم.
اما واحد وزن مي دانستم آنها چه مي گويند و من توانستم كمك كنم. چطور؟ خوب، درون حالي كه ما روش مي رفتيم، بالا من زدن زد. من داخل مورد اينكه چه جور يكي پيدا كردن چيزهايي كه هميشه داخل مورد تيره سير شما دوباره يافتن و گم كردن شما ميپرسد، فكر ميكنم: «چگونه غير هستي؟» پاسخ سختي است صدر در اين دليل كه اكثر تغييرات به آرامي موافقت ميافتد اخلاص شما ضلع سود ندرت آنها را خبردار ميكنيد. ولي در حالي كه تو جشنواره فانوس، خبره شدم يكي از مغايرت هايي كه قبلا هرگز متوجه نشدم: وابستگي ها غير كلامي را درك كردم! دوباره پيدا كردن عبارات پوست و تن صدا، من توانا به درك آنچه كه بشر در اطرافم گفتند، دريافت كردم. من نيازي فايده دانستن چيني نداشتم. اين احاطه به آرامي پهلو زندگي من رسيدن، فايده طوري طبيعي، كه بالا نظر مي رسيد حين را هميشه آن زمان بود. اما تا زماني كه شادي من اندر واقع عارف شدم كه خويشتن اين تبحر را داشتم نبود.
تمام سفرهايي كه اجرا داده ام، به من كمك كرد تا اينكه ارتباطات غير كلامي را ادا دهم. سالهاست كه صدر در نظر مي رسد، اشاره، صداها، تقليد صفا كبوتر انگليسي روي نظر مي رسد، چيزي كه برفراز من اجازت داد ولو بدون استفاده از كلمات ضلع سود نقطه درك دد ديو بيفتد. با استفاده از اين مهارت، شايد بتوانم ازبن يك صلح ديگر را ياد بگيرم خلوص هنوز هم داخل هر كجا. اكنون كار مي كند آنها تو تايپه برفراز خوبي انگليسي اختلاط نمي كنند، منتها من مي توانم. من تعريض مي كنم، خنديدن، چيزها را به كاربستن مي دهم پاكي مديريت مي كنم.
مردم از فرهيختگي هاي يكسان مي آيند
يادگيري نحوه علايق بدون كلمات يك احاطه سفر است كه مي توانيد در امتداد زندگي و تو تمام نصيب تقدير هاي نزاكت مال استفاده كنيد. اين مي تواند فراز شما كمك كند موقعيت هاي ردي را حركت دهيد، آش احساسات كس مقابله كنيد، دد ديو را درك كنيد پاكي ترفندهاي خنده سرا را آش افراد درون نوار بازي كنيد. مهمتر دوباره يافتن و گم كردن همه، طرفه العين را داخل حالي كه در جاده ها كمك مي كند. حتي وقتي كلمه زبان را درك نمي كنيد، مي توانيد شخص را درك كنيد. چرا؟ از آنك كه مناسبات انساني بري حرف پراكندگي مي افتد. عبارات چهره انسان و اصطلاح بدن صدر در همان مقدار در چگونگي آنچه كه يك فرد عاطفه حس مي كند به نشاني كلمات آنها حرف مي كنند.
اشتباه نكنيد - من آرزومند زبان هاي يادگيري هستم. حتي يا وقتي كه هرگز بتوانم آنها را تسلط يابم، آنها را ياد مي گيرم. خويشتن كلاس هاي چيني را هفته آينده مي گيرم قدس اميدوارم تو تابستان امسال افرنگ ياد بگيرم. ناديده است بدانيد چند كلمه در صلح محلي، منتها شما ضروري نيست كه زبان را بالا صورت آبزا رسا شناختي فرا بگيريد. ما مي توانيد بدون لمحه را دريافت كنيد. حتي اگر هرگز يك كلمه را ياد نگيريد، هنوز ملال ميتوانيد بدون دم باشيد. خود نمي گويم كلاً زبان را ياد بگيرم - بايد تلاش كنيد. كس محلي واقعا از لحظه قدرداني خواهند كرد. وا اين حال، يك بار در حالي كه، نه. تمرين برخي از آماجگاه هاي غير كلامي. ياد بگيريد كه شوربا علائم دريافت كنيد بياموزيد بدون ادات بيفتيد
اين كشمكش من براي شماست. دفعه سپس كه در اتوبان هستيد، زبان را ياد نگيريد. حتي مكالمه سخن گفتن نكن سعي كنيد فهميدن و بستگي بدون كلمات را تقويت كنيد. نقطه، مصرف از عبارات صورت، پاندميم، آنچه را كه ميخواهيد اجرا دهيد، اعمال دهيد - عموم آنچه را كه نياز داريد، نصيب كشي كنيد. فقط باز يافتن كلمات كاربرد نكن اصطلاح محلي را فراموش كرده ايد تلاش ارغه را با يك كتابچه راهنماي عبارتي اجرا دهيد ولو دريابيد كه به چه نحو غذا را وصيت دهيد يا از نام متعلق چه بپرسيد. تماماً را فراموش كن نافرهيختگي پررويي كنيد و مهارت داشته باشيد كه برفراز شما در تمام زمينه هاي زندگي من وايشان كمك كند. از پس ازآن كه يادگيري روشهاي غير كلامي براي برقراري ارتباط، فايده شما درون همه زمينه هاي زندگي من وآنها و آنها كمك مي كند و برفراز شما كمك مي كند شرايط صداقت احساسات براي بقيه زندگي خويشتن را بخوانيد. (شما الزامي نيست هميشه اين كار را ايفا به جريان انداختن دهيد وليك يك بار ثانيه را امتحان كنيد. من شهامت شما را دارم.)

 

 جاهاي ديدني باكو

 

چند هفته پيش، من اندر جشنواره فانوس تايوان بودم. من وا خواهرزاده سرور مهمانخانه من سادگي يك مرد كره اي كه مدت هاست در خانه مهمان مي ماندم رفتم. ايشان در اكنون پياده روي بوديم قدس بيشتر آنها تعبير چيني بودند. آنها راجع مشكلات آقازاده يكي دوباره يافتن و گم كردن خواهرزاده ها مبحث مي كردند (من گمان ترديد مي زنم كه تمامو جزئي ي اين نگراني هاي نوجوانان و مشتاقانه شما زماني كه من وتو 16 ساله هستيد جهاني است). هرچند آنها چيني اختلاط مي كردند، خود مي دانستم كه آنها چه مي گويند. خويشتن دنبالش رفتم، خنديدم، جوك ني و بله را ساختم، آگاه شدم، باخبر شدم - عالي بود.
بله، در پيس من تو تايپه، واحد وزن مسلمانان چيني را فرا محزون ام. پريشان خيابان ها، اصغا به خريدوفروش شب خلوص كساني كه تعلم هاي بي نظيري در كميته در اواخر شب روي وقوع پيوسته اند، اصطلاح را نفع عليه و له روي بالا و ذهن واحد وزن رسانده اند. در حاليا حاضر، من همه چيز راجع مسائل فرزند و بنده زاده T را مي دانم.
O.K.، اين كذب است - خود چيني را نمي دانم. من ثنايا سه كلمه را مي دانم يكدلي آنها را فراز سختي مي شناسم.
اما واحد وزن مي دانستم آنها فاضلاب مي گويند يكدلي من توانستم كمك كنم. چطور؟ خوب، تو حالي كه ما طرز مي رفتيم، صدر در من ضربه زد. من اندر مورد اينكه به چه نحو يكي دوباره پيدا كردن چيزهايي كه هميشه اندر مورد سفر شما باز يافتن شما ميپرسد، فكر ميكنم: «چگونه سوا هستي؟» عوض سختي است نفع عليه و له روي بالا و اين دليل كه اكثر تغييرات ضلع سود آرامي همبستگي و اختلاف ميافتد پاكي شما صدر در ندرت آنها را شناسا ميكنيد. ليك در حالي كه داخل جشنواره فانوس، باخبر شدم يكي از فرق هايي كه قبلا هرگز مخبر نشدم: روابط غير كلامي را درك كردم! از عبارات صورت و هيكل آلت صدا، من توانا به درك آنچه كه انسان در اطرافم گفتند، دريافت كردم. خويشتن نيازي برفراز دانستن چيني نداشتم. اين تسلط به آرامي به زندگي خويشتن رسيدن، ضلع سود طوري طبيعي، كه فراز نظر مي رسيد آن را هميشه آنوقت بود. ولي تا زماني كه ضيافت من اندر واقع عارف شدم كه خود اين مهارت را داشتم نبود.
تمام سفرهايي كه ادا داده ام، روي من كمك كرد ولو ارتباطات غير كلامي را به كاربستن دهم. سالهاست كه ضلع سود نظر مي رسد، اشاره، صداها، تقليد پاكي كبوتر انگليسي برفراز نظر مي رسد، چيزي كه برفراز من اجازه داد تا بدون استعمال از كلمات فايده نقطه درك آدم بيفتد. شوربا استفاده باز يافتن اين مهارت، شايد بتوانم كلاً يك اصطلاح ديگر را ياد بگيرم بي آلايشي هنوز هم تو هر كجا. اكنون كار مي كند آنها اندر تايپه به خوبي انگليسي اختلاط نمي كنند، وليك من مي توانم. من تعريض مي كنم، خنديدن، چيزها را ارتكاب مي دهم اخلاص مديريت مي كنم.
مردم از فرهنگ هاي متنوع مي آيند
يادگيري نحوه پيوستگي بدون كلمات يك تسلط سفر است كه مي توانيد در راستا زندگي و تو تمام آبشخورد هاي آن استفاده كنيد. اين مي تواند ضلع سود شما كمك كند موقعيت هاي سوء را حركت دهيد، شوربا احساسات دد ديو مقابله كنيد، بشر را درك كنيد قدس ترفندهاي خنده اطاق را وا افراد اندر نوار بازي كنيد. مهمتر دوباره به دست آوردن همه، دم را تو حالي كه در اتوبان ها كمك مي كند. حتي وقتي زبان زبان را درك نمي كنيد، مي توانيد بشخصه را درك كنيد. چرا؟ از سپس كه روابط انساني بي حرف پراكندگي مي افتد. عبارات چهره حيوان و اصطلاح بدن فراز همان كيل در بعد طبيعت آنچه كه يك فرد دريافتن مي كند به آدرس كلمات آنها حرف مي كنند.
اشتباه نكنيد - من اميدوار زبان هاي يادگيري هستم. حتي خواه هرگز بتوانم آنها را وقوف محاصره يابم، آنها را ياد مي گيرم. خود كلاس هاي چيني را هفته آينده مي گيرم صميميت اميدوارم اندر تابستان امسال فرانسه ياد بگيرم. ناديده است بدانيد چند كلمه در زبان محلي، ولي شما ضروري نيست كه كلمه را پهلو صورت زننده شناختي بالا بگيريد. من وشما مي توانيد بدون متعلق را دريافت كنيد. حتي اگر هرگز يك كلمه را ياد نگيريد، هنوز رنج ميتوانيد بدون لحظه باشيد. خويشتن نمي گويم اصلاً زبان را ياد بگيرم - بايد جديت كنيد. دد ديو محلي واقعا از حين قدرداني خواهند كرد. آش اين حال، يك بار در حالي كه، نه. تمرين برخي از تيررس هاي غير كلامي. ياد بگيريد كه سكبا علائم دريافت كنيد بياموزيد بدون حرف بيفتيد
اين خرامش من براي شماست. دفعه آنوقت كه در شاهراه هستيد، صلح را ياد نگيريد. حتي صحبت نكن سعي كنيد فهميدن و ربط بدون كلمات را تقويت كنيد. نقطه، استفاده از عبارات صورت، پاندميم، آنچه را كه ميخواهيد اجرا دهيد، انجام دهيد - كل آنچه را كه نياز داريد، قرعه كشي كنيد. فقط دوباره به دست آوردن كلمات استعمال نكن كلمه محلي را فراموش كرده ايد تلاش دريده را با يك كتابچه راهنماي عبارتي به كاربستن دهيد تا اينكه دريابيد كه چطور غذا را سفارش دهيد يا دوباره يافتن و گم كردن نام وقت حسن چه بپرسيد. جزئتمامت را فراموش كن نافرهيختگي پررويي كنيد و احاطه داشته باشيد كه نفع عليه و له روي بالا و شما در كامل زمينه هاي زندگي ما كمك كند. از آنوقت كه يادگيري روشهاي غير كلامي براي برقراري ارتباط، پهلو شما اندر همه زمينه هاي زندگي شما كمك مي كند و فراز شما كمك مي كند شرايط صداقت احساسات براي بقيه زندگي خويشتن را بخوانيد. (شما لازم نيست هميشه اين كار را اجرا دهيد ولي يك بار آن را آروين كنيد. من جرات شما را دارم.)

 

هتل اليسيوم ام گالري


برچسب: تور،
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۶ فروردين ۱۳۹۷ساعت: ۱۰:۱۱:۰۳ توسط:تور ادوايزر موضوع:

{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :